اعترافهاي تكان دهنده طنز (8)

۹۹ بازديد

اعترافهاي تكان دهنده, جملات خنده دار, مطالب طنز

اعتراف مي كنم مدتي پيش در حال رانندگي به سمت منزل بودم و مي خواستم بپيچم تو خيابون كه دستم از روي فرمون سر خورد


هل شدم مي خواستم فرمون رو بگيرم دستام به هم پيچ خورد همزمان برف پاك كن خورد
تا فرمون رو گرفتم نزديك بود برم عقب يه ماشين كه پارك بود
زدم رو ترمز ماشين خاموش كرد
اومدم روشن كنم به ماشين تا استارت زدم يه متر پريد جلو خورد عقب ماشين جلويي
كلاج گرفتم روشن كردم زدم دنده عقب گفت خررررررررررررت
كلاج رو محكم فشار دادم زدم دنده عقب افتادم تو جوب !!!
خلاصه هرچي ذره ذره آبرو جمع كرده بودم  يه لگد زدم و همش رو ريختم

 

اعتراف ميكنم طنز, اعتراف خنده دار

 

اعتراف مي كنم با دوستم دعوام شد
در اولين اقدام انتقام جويانه شماره موبايلشو دادم به عنوان فروشنده گوسفند زنده تو نيازمندي ها چاپ كنن

 

اعتراف ميكنم طنز, اعتراف خنده دار

 

اعتراف مي كنم چند وقت پيش كامبيز ديرباز رو تو ماشينش  ديدم
اومدم بگم شما كامبيز ديربازي؟
گفتم شما كامباز ديربيزي !!!
خودش از خنده با كله رفت تو فرمون !!!

 

اعتراف ميكنم طنز, اعتراف خنده دار

 

اعتراف مي كنم تا 14 سالگي فكر مي كردم
اگه مغز حيوانات رو بخورم باهوش مي شم و آي كيوم مي ره بالا !!!

 

اعتراف ميكنم طنز, اعتراف خنده دار

 

اعتراف مي كنم بچه كه بودم فكر مي كردم
اين برچسب هاي تبليغاتي كه روي در خونه ها مي چسبونن يه چيزي توي مايه مدال ژنرالهاست !!!

هر كي بيشتر داشته باشه وضعش بهتره هي مي رفتم برچسب همسايه ها رو مي شمردم كه يه وقت اضافه تر از ما نباشه !!!

 

اعتراف ميكنم طنز, اعتراف خنده دار

 

اعتراف مي كنم بچه كه بودم كليد خونمونو بر مي داشتم رو يه كاغذ هم يه نقشه مي كشيدم
مي بردم تو باغچمون خاك مي كردم بعدا خودم مي رفتم پيداشون مي كردم ميگفتم نقشه گنجه اينم كليد صندوقشه !!!

 

اعتراف ميكنم طنز, اعتراف خنده دار

 

اعتراف مي كنم
همين الان مهمونا ريختن تو خونه مون
من اومدم تو اتاقم قايم شدم دارم اينا رو مي نويسم

 

اعتراف ميكنم طنز, اعتراف خنده دار

 

اعتراف مي كنم در دوران كودكي و جاهليتم فكر مي كردم
مو خوره يه جور حشره است كه تو سر زندگي مي كنه و مو رو مي خوره !!!

 

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.